جی.دی سالینجر منزوی و کتاب هایی که باید از او خواند

به گزارش مجله سرگرمی، پیشنهاد آشنایی با یک نویسنده و خواندن کتاب هایی از او، مثل شریک شدن در دنیای منحصربه فردی است که او برای خودش ساخته؛ برای خود خودش و حتی نه لزوما همه مخاطبانش. نویسنده این هفته خبرنگاران مگ، جروم دیوید سالینجر معروف به جی.دی سالینجر است؛ نویسنده ای با دنیایی که اصرار داشت دور آن را حصار بکشد و برای خودش نگه دارد.

جی.دی سالینجر منزوی و کتاب هایی که باید از او خواند

جی.دی سالینجر، نویسنده انزواهای خودخواسته

سالینجر علاقه ای به انتشار زندگینامه که هیچ، حتی یک عکس درست و حسابی از خودش هم نداشت. در زمان حیاتش، اگر می خواستید چیزی درباره زندگی او بنویسید، بهتر بود که به کلیات کسل نماینده ای از جمله نام پدر و مادر، محل و سال تولد، اطلاعاتی از تحصیلاتش که نیمه کاره رها کرد و از این دست چیزها اکتفا کنید، چرا که درصورت انتشار جزییات بیشتر، ممکن بود آقای نویسنده با توپ پر به شما حمله کند و حتی به دادگاه بکشاندتان!

سالینجر که در سال 2010 با 91 سال سن از جهان رفت، در 46 سال آخر زندگی اش هیچ کتاب یا داستانی را به دست چاپ نسپرد و حتی به ندرت تن به مصاحبه می داد. آخرین باری که حاضر شد با یک نشریه مصاحبه کند، تنها با این انگیزه بود که به نوعی شکایتش را از انتشار مجموعه ای از داستان های پراکنده خود پیگیری کند. او برای این دست شکایت ها حسابی وقت می گذاشت و هزینه می کرد. با این کارش می خواست ثابت کند که خداحافظی اش با ادبیات جدی است. با این حال همواره تایید می کرد که عاشق نوشتن است و هنوز هم می نویسد؛ اما فقط برای خودش!

سالینجر را احتمالا قبل از هرچیز با رمان مشهور ناتور دشت می شناسید. ناتور دشت، نه تنها به دلیل موضوع بحث برانگیزش، بلکه بیشتر به خاطر شخصیت پردازی بی نظیر قهرمان داستان، یعنی هولدن کالفیلد تا این اندازه محبوب شده است. هولدن کالفیلد راوی نوعی سرگشتگی است که گرچه به نظر می رسد مختص نوجوانی است، درواقع حس همذات پنداری را در هرکسی زنده می نماید. هولدن کالفیلد در ادبیات آمریکا بعد از هاکلبری فین، معروف ترین شخصیت نوجوان تاثیرگذار است.

بسیاری معتقدند در کنار سبک خاص جی.دی سالینجر در نوشتن داستان های کوتاه، به خاطر ناتور دشت بود که لقب مهم ترین نویسنده آمریکایی بعد از جنگ جهانی دوم را به او داده اند.

البته قبل از ناتور دشت، مجموعه داستان نُه داستان از سالینجر سروصدای زیادی به پا کرد که در ایران هم با نام دلتنگی های نقاش خیابان چهل وهشتم به چاپ رسیده است. سالینجر نویسنده تاثیرگذاری بود که به سرعت تبدیل به پیشگامی برای نسل جدید نویسندگان آمریکا شد. گرچه تعداد آثار منتشرشده از این نویسنده بزرگ، انگشت شمار هستند، اما محبوبیت و شهرت حاصل از آن ها به حدی بود که کم کم سالینجر را دل زده کرد. شهرت… این چیزی نبود که او می خواست. شاید در جوانی وقتی با اشتیاق داستان هایش را برای مجلات ادبی آن روزها می فرستاد، سودای شهرت در سر داشت اما هولدن کالفیلدی که درون او زندگی می کرد، ادامه این روند را مسخره و لعنتی می دانست.

به این ترتیب سالینجر درست همان طور که از قول هولدن کالفیلد نوشته بود، تصمیم گرفت یک گوشه جهان یک تکه زمین بخرد و بقیه زندگی را در خانه اش بگذراند؛ بدون آن که مجبور شد با دیگران حرف های احمقانه و لعنتی بزند!

جی.دی سالینجر از سال 1965، بعد از انتشار داستان هپ ورث 16، 1924 در نیویورکر، تا سرانجام عمر اثری را به چاپ نرساند و حتی از چاپ این آخرین داستانش در قالب یک کتاب هم منصرف شد. او که تجربه ناپیروزی از تبدیل یکی از داستان هایش به فیلم داشت، تا سرانجام عمر سرسختانه در برابر اقتباس از کتاب ها و فروش حقوق سینمایی آثارش هم مقاومت کرد.

ناتور دشت، یکی از 100 کتابی که باید پیش از مرگ بخوانید!

نام این کتاب در همان برخورد اول به شما می گوید که با یک اثر خاص روبرو هستید! اصطلاح ناتور دشت که ترجمه عنوان انگلیسی The Catcher in the Rye است، اولین بار توسط احمد کریمی برای ترجمه فارسی کتاب انتخاب شد و درواقع از کتاب بوستان سعدی وام گرفته شده است. ناتورِ دشت یعنی حافظ و نگه دارِ دشت.

قهرمان این داستان، هولدن کالفیلد، نوجوانی عصیانگر است که روی تخت یک مرکز درمانی دراز کشیده و آغاز به تعریف کردن ماجراهای زندگی اش می نماید. تمام داستان از زبان او روایت می گردد و ادبیات هولدن کالفیلد با کلمات موردعلاقه اش مثل لعنتی، قلابی و مضحک در سراسر کتاب جاریست. هولدن از جامعه درهم و برهم آمریکا شکایت دارد، جهانی آدم بزرگ ها را نمی شناسد، اما رفته رفته پا به این جهان می گذارد که هیچ هم دوستش ندارد.

شخصیت عجیب و منزوی سالینجر شاید تا حد زیادی شبیه به همین هولدن کالفیلدی باشد که خالقش بود. هولدن پیش از ناتور دشت هم در آثار سالینجر به عنوان شخصیت فرعی حضور داشته است. سالینجر در یکی دو داستان کوتاه از جمله داستانی که شخصیت اصلی آن، درواقع برادر هولدن کالفیلد است، از او نام برده است.

انگار که شخصیت های داستان های سالینجر نه فقط در ذهن او، که در جهانی واقعی زندگی می نمایند و سالینجر گاه گاه به روایت داستان یکی از آن ها می پردازد. آن ها خانواده دارند و هر یک از اعضای خانواده هم داستانی برای خود دارد. این موضوع فقط درباره خانواده کالفیلد صدق نمی نماید و در کتاب مشهور دیگر سالینجر، فرانی و زویی هم با دو روایت از اعضای خانواده ای روبه رو هستیم که پیش از این، در گوشه و کنار داستان های سالینجر حضور داشته اند.

وقتی ناتور دشت را می خوانید، چیزی شما را قلقلک می دهد که معلوم نیست وسط این روایت تلخ، سروکله اش از کجا پیدا شده! این همان قدرتی است که سالینجر در طنز دارد. شما با یک داستان خنده دار روبرو نیستید، این را خودتان هم می دانید اما شیرینی طنز نهفته در روایت داستان را می چشید. یک طعم شیرین و خنک، درست همان وقتی که پابه پای سرگشتگی های هولدن او را همراهی می کنید و می شنوید که احساسش را برای فیبی، خواهر کوچکش توضیح می دهد:

همه ش مجسم می کنم چن تا بچه کوچیک دارن تو یه دشت بزرگ بازی می کنن. هزار هزار بچه کوچیک؛ و هیشکی هم اونجا نیس، منظورم آدم بزرگه، غیر من. منم لبه یه پرتگاه خطرناک وایساده ام و باید هر کسی رو که می آد طرف پرتگاه، بگیرم- یعنی اگه یکی داره می دوئه و نمی دونه داره کجا می ره، من یه دفه پیدام می شه و می گیرمش. تمام روز کارم همینه. ناتورِ دشتم. می دونم مضحکه ولی فقط دوس دارم همین کارو بکنم، با این که می دونم مضحکه.

ناتوردشت از چنان اقبالی میان جوانان آمریکا برخوردار شد که به شوخی می گویند خواندن این کتاب مثل داشتن گواهینامه رانندگی الزامی است! این استقبال هنوز هم ادامه دارد و فروش این کتاب در طول دهه ها هنوز ادامه دارد. ناتور دشت همچنین به 35 زبان زنده جهان ترجمه شده است.

شاید برایتان جالب باشد که موضوع کتاب و به ویژه شخصیت هولدن کالفیلد به خاطر بدآموزی هایی که ممکن بود برای نوجوانان داشته باشد تا مدت ها بحث برانگیز بود. این بحث ها وقتی شدت گرفت که قاتل جان لنون (عضو گروه موسیقی بیتلز و از شخصیت های تاثیرگذار دهه شصت و هفتاد آمریکا) اعتراف کرد انگیزه اصلی قتل، بعد از خواندن کتاب ناتور دشت به او الهام شده است!

نسخه الکترونیکی ناتور دشت را که با ترجمه محمد نجفی از سوی انتشارات نیلا به چاپ رسیده، می توانید در فیدیبو مطالعه کنید.

فرانی و زویی، خانواده ای که پای ثابت جهانی سالینجر هستند!

خانواده گلس، از جمله مهم ترین ساکنان جهانی سالینجر هستند. قطعه های پازل زندگی این خانواده پرجمعیت، با خواندن داستان های کوتاه سالینجر در کنار هم قرار می گیرند و راستی راستی انگار چنین خانواده ای را از نزدیک می شناسید. فرانی و زویی گلس، خواهر و برادری که اختلاف نظر زیادی با هم دارند، در دو داستان کوتاه کتاب فرانی و زویی شخصیت های اصلی هستند.

هنر شخصیت پردازی سالینجر با آن قوت، وقتی در خدمت شخصیت هایی قرار می گیرد که پیشاپیش هم به مخاطب معرفی گردیده اند، حرفی برای گفتن باقی نمی گذارد و مخاطب را مجذوب می نماید. تا آن جا که بسیاری از هواداران آثار سالینجر، فرانی و زویی را بهترین اثر او و حتی بالاتر از ناتور دشت می دانند. فرانی و زویی از دید منتقدان حادثه ای در ادبیات آمریکا لقب گرفته است.

زویی، برادر بزرگتر و فرانی، خواهر ته تغاری هم مثل همه اعضای خانواده گلس، تحصیل نموده و باهوش هستند. فرانی، دختر کوچک خانواده که به تحصیل ادبیات مشغول است، در داستان اول یک بحران روحی-عرفانی را از سر می گذراند و در داستان دوم از زبان برادرش زویی، توضیح این بحران را می شنویم. هرچه فرانی از ژست ها و غرغرهای روشنفکری بیزار است، زویی نماد روشنفکری و اداهایش است! درواقع کنار هم قرار دادن این دو شخصیت در یک کتاب است که آن را جذاب می نماید.

جذابیتی که از آن حرف می زنیم، کارگردان مشهور سینمای ایران، داریوش مهرجویی را هم تحت تاثیر خود قرار داده بود تا فیلم پری را با الهام از این کتاب و اشاره به داستان یک روز خوش برای موزماهی بسازد. البته همان طور که گفتیم، سر سالینجر درد می کرد برای شکایت درباره پیگیری حقوق معنوی آثارش؛ پس این بار هم دست روی دست نگذاشت و مراتب شکایت خود را از آن طرف کره زمین، برای اقتباس بدون اجازه از آثارش اظهار داشت.

در قسمتی از کتاب فرانی و زویی می خوانیم:

دیگه نمی فهمم چى داره سر شما بچه ها میاد. اون روزها وقتى کوچیک بودید، همه تون خیلى باهوش و خوشبخت بودید، خیلى دوست داشتنى بودید. نمی دونم این همه دونستن و باهوش بودن به چه درد می خوره اگه نتونه آدمو خوشبخت کنه؟

ترجمه فارسی فرانی و زویی با برگردان میلاد زکریا توسط نشر مرکز به چاپ رسیده و از سایت خبرنگاران قابل خریداری است.

دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم (نه داستان)

جی.دی سالینجر از همان روزهایی که پیروز شد نظر مجلات ادبی مهم را به خود جلب کند، تا سرانجام فعالیت نویسندگی اش 31 داستان کوتاه را در مجلات مختلف به چاپ رساند. از این میان خودش دست به گزینش زده و 9 داستان را در قالب یک کتاب گرد آورد. این کتاب که در آمریکا با عنوان نه داستان چاپ شد، نظر منتقدان را به خود جلب کرد و سبک نویسندگی و داستان ردازی های آن، مایه الهام نویسندگان جوان شد.

داستان های این کتاب همگی درخشانند و تعجبی هم ندارد، چرا که با سلیقه خود نویسنده از میان همه آثارش انتخاب شده اند. اما در این میان داستان یک روز خوش برای موزماهی شهرت بیشتری دارد. شخصیت اصلی این داستان سیمور گلس، بزرگ ترین فرزند خانواده خیالی گلس در جهانی سالینجر است.

همچنین از داستان عمو ویگیلی در کانه تی کت یک فیلم ساخته شده است. البته سالینجر این فیلم را نمی پسندد و از آن به بعد تصمیم می گیرد اجازه ساخت فیلم از روی آثارش را به هیچ کس ندهد!

یکی دیگر از داستان های این کتاب، تقدیم به اِزمه با عشق و نکبت، در حال و هوای دوران خدمت سربازی سالینجر و شهری که در آن خدمت می کرد (ازمه) نوشته شده است. از فضای عاطفی این داستان می گردد فهمید که چرا سالینجر پس از بازگشت از جنگ در سال 1945، مدتی در بیمارستان بستری شد و به اصطلاح با خستگی پس از جنگ می جنگید.

در برگردان فارسی این کتاب، مترجم (احمد گلشیری) نام داستان هشتم یعنی دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم را برای روی جلد انتخاب نموده است. بقیه داستان های این کتاب، از این قرارند: پیش از جنگ با اسکیموها، مرد خندان، انعکاس آفتاب بر تخته های بارانداز، دهانم زیبا و چشمانم سبز و تدی.

به جز این مجموعه داستان، چند نفری هم در زمان حیات سالینجر کوشش نموده بودند همه آثار او را از آرشیو مجله هایشان جمع نموده و تبدیل به یک کتاب واحد نمایند اما همان طور که قابل حدس است، سالینجر جلوی این کار را گرفت.

نسخه الکترونیکی کتاب دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم را با ترجمه احمد گلشیری (انتشارات ققنوس) می توانید در فیدیبو مطالعه کنید.

تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران و سیمور: پیشگفتار

سالینجر آثار چاپ شده پرشماری ندارد که این باعث می گردد آرزوی مطالعه همه کتاب های او زیاد هم دور از دسترس نباشد. به جز سه کتابی که معرفی گردید، کتاب تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران و سیمور: پیشگفتار با همین اسم طولانی اش، به عنوان یک قطعه بزرگ از پازل زندگی خانواده گلس پیشنهاد هیجان انگیزی برای مطالعه است. داستان این کتاب مربوط به روز عروسی سیمور گلس است و از زبان بادی، برادر کوچک تر او روایت می گردد. این کتاب قبل از فرانی و زویی نوشته شده است.

تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران و سیمور: پیشگفتار به فارسی هم ترجمه شده و نسخه الکترونیکی آن با ترجمه امید نیک فرجام در فیدیبو در دسترس است.

شما چقدر سالینجر را می شناسید و کدام اثر او را بیشتر دوست دارید؟ نظراتتان را در بخش کامنت ها با بقیه کتاب دوستان در میان بگذارید.

pariha.com: پریها مجله گردشگری، خبری، موفقیت، آشپزی و سرگرمی میباشد.

cruisero.ir: کشتی کروز: سفری لوکس و در عین حال مقرون به صرفه به اقیانوس ها

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 8 آبان 1400 بروزرسانی: 8 آبان 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 23668

به "جی.دی سالینجر منزوی و کتاب هایی که باید از او خواند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جی.دی سالینجر منزوی و کتاب هایی که باید از او خواند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید